«او» یعنی مردی سیوچندساله و قدبلند و لاغر، با سبیلی نسبتا پرپشت، چشمانی که یادم نمیآید چهشکلی بودند و لباسی که شاید در یک پیراهن سفید ساده یا یک تیشرت یقهگرد روشن و یک شلوار سیاه خاکگرفته خلاصه میشد. حالا بگیرید یک جفت کفش کتانی چینی از آنها که خط باریک سبزرنگی دورش داشت و آن سالها مد بود هم پوشیده بود.