۱۳۵۶، اهواز. مترجم. دکترای زبان و ادبیات روسی از دانشکدهی ادبیات معاصر روسیه. مجموعهداستانهایی از پوشکین، لسکوف، تولستوی و بونین را ترجمه کردهاست.
اما خجالتآور نیست که اینطور از مرگ عمهام شاد بشوم، آن هم فقط به این خاطر که ارثی برایم گذاشته و با آن میتوانم کارم را رها کنم؟ راستش وقتی داشت میمُرد، از من خواست خودم را کاملا وقف کاری کنم که عاشقشام. حالا من خوشحالام، چون هرچه باشد دارم آرزوی قلبی او را هم برآورده میکنم. همین دیروز بود… آخ که رییسمان چه قیافهی بهتزدهای گرفت وقتی فهمید دارم کارم را رها میکنم!